step Eleven | قدم یازدهم

Night Tales | قصه‌های شب - Un pódcast de رضا کریم آبادی

Categorías:

داستان شیری که آنقدر دربند عادتها و باورهاش بود که زمانی که فرصت تغییر در زندگیش را داشت از آن استفاده نکرد. شیر کوچولو در یک قفس کوچک در یک باغ وحش به دنیا آمده بود. او دوست داشت  که راه برود و بازی کند اما کل قفسش به اندازه‌ی ده قدم بود. اگر قدم یازدهم را  برمی‌داشت، کله‌اش دنگی می‌خورد به میله‌های قفس و حسابی درد می‌گرفت. شیر  کوچولو دیگر یاد گرفته بود که بیشتر از ده قدم برندارد. اما یک روز یک  اتفاق عجیب افتاد. وقتی نگهبان باغ وحش در قفس شیر کوچولو را باز کرد که  برایش غذا و آب بگذارد، یادش رفت که آن را ببندد. شیر کوچولو یواش از قفس  بیرون رفت