محو شوقم بوی صبح انتظاری بردهام - ابوالمعانی بیدل
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
محو شوقم بوی صبح انتظاری بردهامسردهای حیرت همان در چشم قربانی مراغزل کاملدام یک عالم تعلقگشت حیرانی مراعاقبتکرد این در واکرده زندانی مرامحو شوقم بوی صبح انتظاری بردهامسردهای حیرت همان در چشم قربانی مراجوش زخم سینهام،کیفیت چاک دلمخرمی مفت تو ایگلگر بخندانی مراای ادب، سازخموشی نیز بیآهنگ نیستهمچو مژگان ساخت موسیقار حیرانی مرامدّعمرمیکقلمچون شمعدروحشتگذشتآشیان هم برنیاورد از پرافشانی مراعجز همچونسایه اوجاعتباری داشتهستکرد فرش آستانت سعی پیشانی مراپرده ساز جنونم خامشی آهنگ نیستناله میگردم به هر رنگیکهگردانی مرانالهواری سر ز جیب دل برون آوردهامشعلهٔ شوقم، مباد ای یأس بنشانی مرااحتیاج خودشناسی جوهر آیینه نیستمن اگر خود را نمیدانم تو میدانی مرابیدل افسون جنون شد صیقل آیینهامآب داد آخر به رنگ اشک عریانی مراحضرت ابوالمعانی بیدل رحنویسنده: عبدالعزیز مهجوربکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com