همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر - حافظ شیرازی
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخرنهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلهاغزل کاملالا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولهاکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلهابه بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشایدز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلهامرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دمجرس فریاد میدارد که بربندید محملهابه می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گویدکه سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلهاشب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایلکجا دانند حال ما سبکباران ساحلهاهمه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخرنهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلهاحضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظمتی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملهاحضرت حافظ شیرازی رحنویسنده: اصغر طاهرزادهبکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com