به اوج کبریا کز پهلوی عجز است راه آنجا - ابوالمعانی بیدل
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
به اوج کبریا کز پهلوی عجز است راه آنجاسر موییگر اینجا خم شوی بشکن کلاه آنجاغزل کامل:به اوج کبریا کز پهلوی عجز است راه آنجاسر موییگر اینجا خم شوی بشکن کلاه آنجاادبگاه محبت ناز شوخی برنمیداردچو شبنم سر به مهر اشک میبالد نگاه آنجابه یاد محلن نازش سحرخیزست اجزایمتبسم تاکجاها چیده باشد دستگاه آنجامقیم دشت الفت باش و خواب ناز سامانکنبه هم میآورد چشم تو مژگانگیاه آنجاخیال جلوهزار نیستی هم عالمی داردز نقش پا سری بایدکشیدنگاهگاه آنجاخوشا بزم وفاکز خجلت اظهار نومیدیشرر در سنگ دارد پرفشانیهای آه آنجابهسعی غیرمشکل بود زآشوب دویی رستنسری در جیب خود دزدیدم و بردم پناه آنجادل ازکم ظرفی طاقت نبست احرام آزادیبهسنگ آید مگراین جام وگردد عذرخواه آنجابهکنعان هوس گردی ندارد یوسف مطلبمگر در خود فرورفتنکند ایجاد چاه آنجاز بس فیض سحر میجوشد ازگرد سواد دلهمهگر شب شوی روزتنمیگردد سیاهآنجاز طرز مشرب عشاق سیر بینواییکنشکست رنگکس آبی ندارد زیرکاه آنجازمینگیرم به افسون دل بیمدعا بیدلدر آن وادیکه منزل نیز میافتد به راه آنجاحضرت ابوالمعانی بیدل رحنویسنده: محمد عبدالحمید اسیر قندی آغابکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Comt.me/RumiBalkhiCom