زمین تا آسمان ایثار عام، آنگاه نومیدی - ابوالمعانی بیدل
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
زمین تا آسمان ایثار عام، آنگاه نومیدیبروبیم از در بازکرم اینگرد تهمت راغزل کاملبیا تا دیکنیم امروز فردای قیامت راکه چشم خیره بینان تنگ دید آغوش رحمت رازمین تا آسمان ایثار عام، آنگاه نومیدیبروبیم از در بازکرم اینگرد تهمت رابه راه فرصت ازگرد خیال افکندهای دامیپریخوانی است کزغفلت کنی درشیشه ساعت رااگر علم و فنی داری، نیاز طاق نسیانکنکه رنگ آمیزی ات نقاش میسازد خجالت رادمی کایینه دار امتحان شد شوکت فقرمکلاه عرش دیدم خاک درگاه مذلت رابر اهل فقر تا منعم ننازد ازگرانقدریترازو در نظر سرکوب تمکینکرد خفت راعنان جستجوی مقصد عاشقکه میگیردفلک شد آبله اما زپا ننشاند همت رانگین شهرتی میخواست اقبال جنون منز چندین کوه کردم منتخب سنگ ملامت راسر خوان هوس آرایش دیگر نمیخواهدچو گردد استخوان بیمغز دعوت کن سعادت رامن و ما، هرچه باشد رغبتی ونفرتی داردجهان وعظ است لیکن گوش میباید نصیحت رابه عزت عالمی جان میکند اما ازین غافلکه در نقش نگین معراج میباشد دنائت رابه تسلیمی است ختم اعتبارات کمال اینجاز مهر سجده آرایید طومار عبادت رامپندارید عاشق شکوه پردازد ز بیدادشکه لب واکردن امکان نیستزخم تیغ الفت رادرین صحرا همهگر از غباری چشم میپوشمعرق آیینهها بر جبهه میبندد مروت رااگر سنگ وقارت در نظرها شد سبک بیدلفلاخنکرده باشیگردش رنگ قناعت راحضرت ابوالمعانی بیدل رحبقلم: محمد عبدالحمید اسیر قندی آغازبکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com