آسوده‌ دلی الفت یأس است وگرنه - ابوالمعانی بیدل

شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان

آسوده‌ دلی الفت یأس است وگرنهامید هم اینجا چه‌کم اززحمت بیم استغزل کاملامروزکه امید به‌کوی تو مقیم استگر بال گشایم دل پرواز دو نیم استنتوان ز سرم برد هوای دم تیغتاین غنچه‌گره بستهٔ امید نسیم استشد حاجت ما پرده‌برانداز غنایتسایل همه جا آینهٔ رازکریم استفیض نظرکیست که درگلشن امکانهر برگ‌گل امروزکف دست‌کلیم استجزکاهش جان نیست ز همصحبت سرکشگریان بود آن موم‌که با شعله ندیم استبر صاف‌ضمیران بود آشوب حوادثصد موج‌کشاکش به سر در یتیم استپیوسته پر آواز بودکاسهٔ خالیپرگویی ابله اثر طبع سقیم استآسوده‌ دلی الفت یأس است وگرنهامید هم اینجا چه‌کم اززحمت بیم استحیران طلب مایهٔ تمییز ندارددر چشم گدا ششجهت آثارکریم استبی‌رنگی گلشن نشود همسفرگلآیینه ز خود می‌رود و جلوه مقیم استبیدل ز جگرسوختگی چاره ندارمبا داغ مرا لاله‌صفت‌عهد قدیم استحضرت ابوالمعانی بیدل رحبقلم: علامه صلاح الدین سلجوقیبکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com