حیرت آهنگم که میفهمد زبان راز من - ابوالمعانی بیدل
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
حیرت آهنگم که میفهمد زبان راز منگوش بر آیینه نه تا بشنوی آواز منغزل کاملحیرت آهنگم که میفهمد زبان راز منگوش بر آیینه نه تا بشنوی آواز مننالهها در سینه از ضبط نفس خون کردهامآشیان لبریز نومیدیست از پرواز منحسن اظهار حقیقت پر نزاکت جلوه بودتا به بزم آیم زخلوت سوخت رنگ ناز منلفظ شد از خودفروشی معنی بیرنگیامنیست غیر از من کسی چون بوی گل غماز مندل به هر اندیشه طاووس بهاری دیگر استدر چه رنگ افتاده است آیینهٔ گلباز منمشت خاکی بودم آشوب نفس گل کردهامنالهای کز سرمه جوشاندم بس است اعجاز منداغ شو ای پرسش از کیفیت حال سپندنغمهای دارم که آتش میزند در ساز منگوش گو محرم نوای پردهٔ عجزم مباشاینقدر ها بسکه تا دل میرسد آواز منبا مزاج هستیام ربطی ندارد عافیترنگ تصوبر دلم خونست و بس پرواز منشمع را در بزم بهر سوختن آورده استفکر انجامم مکن گر دیدهای آغاز منچشم تا بر هم زنم زین دامگاه آزادهامدر خم مژگان وطن دارد پر پرواز مناینقدر بیدل به دام حیرت دل میتپمره ز من بیرون ندارد فکر گردون تاز منحضرت ابوالمعانی بیدل رحبقلم: جاوید فرهادبکوشش: فهیم هنرور