ای‌ زندگی به حسرت وصل اضطراب چیست - ابوالمعانی بیدل

شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان

ای‌ زندگی به حسرت وصل اضطراب چیستبنشین دمی‌ که قاصد ما از عدم رسدغزل کاملجایی‌ که شکوه‌ها به صف زیر و بم رسدحلوای آشتی است دو لب‌گر به هم رسدپوشیدن است چشم ز خاک غبارخیززان سفله شرم‌کن‌ که به جاه وحشم رسدتغییر وضع ما ز تریهای فطرت استخط بی‌نسق شود چو به اوراق نم رسدساغرکش و، عیارکمال دماغ‌گیرتا میوه آفتاب نخورده است کم رسدناایمنی به عالم دل نارسیدن استآهو ز رم برآید اگرتا حرم رسددر دست جهد نیست عنان سبک‌روانهرجا رسد خیال و نظر بی‌قدم رسدقسمت نفس‌شمار درنگ و شتاب نیستباور مکن ‌که نان شبت صبحدم رسدای‌ زندگی به حسرت وصل اضطراب چیستبنشین دمی‌ که قاصد ما از عدم رسدهنگام انفعال حزین است لاف مردچون نم‌کشیدکوس برآواز خم رسدیک قطره درمحیط تهی ازمحیط نستما را ز بخشش تو که داری چه کم رسدبیدل ‌گشودن لبت افشای راز ماستمعنی به خط ز جاده شق قلم رسدحضرت ابوالمعانی بیدل رحبقلم: محمد میرویس غیاثیبکوشش: فهیم هنرورRumiBalkhi.Com