کاهشم چون شمع مفت دستگاه حیرت است - ابوالمعانی بیدل
شعرستان - Un pódcast de Shaeristan - شعرستان
Categorías:
کاهشم چون شمع مفت دستگاه حیرت استنیست بیسود تماشا آنچه نقصان می شودغزل کامل:تا دم تیغت به عرض جلوه عریان می شودخون زخم من چو رنگ ازگل نمایان می شودگر چمن زین رنگ میبالد به یاد مقدمتشاخگل محملکش پرواز مرغان می شودتا نشاند برلب تیغ تو نقش جوهریدر دهان زخم عاشق بخیه دندان می شودترکخودداریستمشکل ورنه مشت خاک ماطرف دامانی گر افشاند بیابان می شودهرکه رفت از دیده داغی بر دل ما تازه کرددر زمین نرم نقش پا نمایان می شودکینه مییابد رواج از سرمهریهای دهرآبروی آتش افزون در زمستان می شودکلفت اسباب رنج، طبع حرصاندود نیستخار و خس در دیده ی گرداب مژگان می شودصافی دل را زیارتگاه عبرت کردهاندهرکه میرد خانهٔ آیینه ویران می شودحاکم معزول را از بیوقاری چاره نیستزلف در دور هجوم خط مگس ران می شوداشک در کار است اگر ما رنگ افغان باختیمهرچه دل گم میکند بر دیده تاوان می شودشعلهٔ ما هرقدر خاکستر انشا می کندجامهٔ عریانی ما را گریبان میشوددستگاه هستی از وضع سحر ممتاز نیستگردی از خود میفشاند هر که دامان می شودکاهشم چون شمع مفت دستگاه حیرت استنیست بیسود تماشا آنچه نقصان می شودتا توانی بیدل از مشق فنا غافل مباشمشکل هر آرزو زبن شیوه آسان می شودحضرت ابوالمعانی بیدل رحبقلم: محمد عبدالعزیز مهجوربکوشش: احمد فهیم هنرورRumiBalkhi.Com